دیوونه ی نگاهتم. وقتی بهت زل می زنم
با شوخیا و خنده ها . می خوام بهت پل بزنم
می خوام بگم حقیقت رو . بگم چقدر دوستت دارم
دلم می خواد بفهمی که .واسه تو کم نمیذارم
از بابت اشکای تو . دلم پشیمونه هنوز
دلم برات اسیر و . اسارتش بی انتهاست
پایان عشق منو تو . نبودنه خود خداست
دلم گاهی آنقدر میگیرد.... که... احساس میکنم دنیا هم بیاید باز نمیشود... اما با صدای نفسی...... آرام میشود..... دلم برای ان صداها تنگ است!
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی
یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به
اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از
یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید
که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی
چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و
به پسرک میداد!